برو به محتوای اصلی منوی اصلی را باز کن
مقاله‌ :

قفل‌هایی که با کلید روحانی باز نشدند

«کلید» در دستان حسن روحانی یک تاکتیک انتخاباتی بود با یک پیام روشن «آمده‌ام قفل‌های ناگشودنی را باز کنم». بسیاری این وعده را جدی گرفتند و با امید تحقق آن، رای خود را به نام «دولت تدبیر و امید» به صندوق‌ها ریختند. عمر این دولت حالا رو به پایان است و بسیاری از قفل‌ها باز نشده باقی مانده‌اند. انتظار باز شدن برخی از آنها توسط حسن روحانی، شاید از ابتدا انتظار به جایی نبود ولی قفل‌هایی که مشخصا وعده گشایش آنها را داد ولی موفق به بازگشایی آنها نشد نیز کم نیستند. 

۱- قفل عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا

شاید یکی از مهم‌ترین قفل‌هایی که باز شدنش می‌توانست روی زندگی مردم تاثیر مستقیمی بر جای بگذارد و باز نشده باقی ماند، قفل «عادی سازی روابط ایران و آمریکا» بود، قفلی که اگر باز می‌شد امروز شاید هیچ «تحریمی» پیش روی مردم ایران نبود. حسن روحانی بارها شانسش را برای گشودن این قفل امتحان کرد. تاو حتی تلفنی با رئیس جمهور وقت آمریکا صحبت کرد و از قدم زدن وزیر امور خارجه‌اش با همتای آمریکایی نهراسید و اجازه داد که جواد ظریف ساعت‌ها با جان کری وقت بگذراند ولی این تماس‌ها هیچ‌کدام به عادی‌سازی روابط دو کشور ختم نشد. کمتر از یک سال و نیم بعد از آغاز رسمی برجام دولت از آن خارج شد و تحریم‌ها را بازگرداند. 

حسن روحانی سه وعده دارد که مستقیم درباره تحریم‌ها است. هر سه این وعده‌ها «محقق‌نشده»اند: لغو تحریم‌های غیرهسته‌ای، جلوگیری از تحریم‌ها در آینده، کاهش و رفع تحریم‌ها.

۲- قفل روابط با کشورهای منطقه

حسن روحانی در برنامه انتخاباتی خود به درست روی چالش‌های امنیتی-سیاسی ایران با کشورهای منطقه به ویژه عربستان انگشت گذاشت و وعده داد تا علاوه بر برقراری تعامل سازنده با جهان، نسبت به بهبود روابط دوجانبه با کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی تلاش خواهد کرد. دولت روحانی در تحقق این وعده، نه تنها نتوانست گام مهمی بردارد بلکه متهم شدن ایران به دخالت در حمله موشکی به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو و برقراری رابطه دوستانه میان اسرائیل با دو کشور همسایه ایران، یعنی بحرین و امارات متحده عربی، نشان داد که روابط ایران با عربستان و سایر کشورهای منطقه در بدترین حالت طی سال‌های اخیر بوده است. کلید حسن روحانی حتی نتوانست به کار لغو ویزای عراق بیاید. 

۳- باز کردن قفل فیلترینگ

توییتر، فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام، امروزه جای بسیاری از برنامه‌ها را در زندگی مردم پر کرده و کمتر کسی را می‌توان یافت که حضوری در این شبکه‌ها نداشته باشد. مقام‌های جمهوری اسلامی از رهبر تا وزرا و نمایندگان نیز جملگی در این شبکه‌ها حضور فعال دارند اما برای مردم ایران، حضور بدون فیلترشکن در این شبکه‌ها (بجز اینستاگرام که فیلتر نیست) ممکن است. انتظار این بود که کلید حسن روحانی این قفل را خیلی زود باز کند، خصوصا اینکه خودش نیز وعده کرده بود نسبت به رفع فیلتر از شبکه‌های اجتماعی اقدام  می‌کند. اما این قفل نیز با کلید حسن روحانی باز نشد.

۴- تقویت ارزش پول ملی

کمتر کسی باور می‌کرد سال آخر دولت حسن روحانی، قیمت دلار آمریکا در بازار ارز ایران از ۲۷ هزار تومان بگذرد. اما قفل ارزش پول ملی ایران، که کلید آن از همان سال اول انقلاب گم شد و هر روز ارزشش را بیشتر از دست داد، در دولت حسن روحانی رکوردهایی زد، باور نکردنی.

در ۵ سال نخست ریاست جمهوری روحانی قیمت دلار تقریبا ثابت بود، اما با آغاز سال ششم فنر آزاد شد و قیمت ارزهای خارجی چون فنری جهید و غیرقابل کنترل شد، چنانکه قیمت دلار در فاصله ۲ سال و نیم از کمتر از ۴ هزار تومان به بیش از ۲۷ هزار تومان رسید. 

با توجه به وعده حسن روحانی مبنی بر تقویت ارزش پول مل، حفظ تورم تک‌رقمی و مهار تورم انتظار می‌رفت، او پول ملی را از گزند نوسان‌های شدید قیمت ارزهای خارجی در امان نگه دارد، ولی کلید حسن روحانی ناتوان‌تر از آن بود که حتی بتواند وعده رساندن تورم به زیر ۲۵درصد را در سال پایانی دولت محقق نگاه دارد. 

۵- امنیت زنان در اماکن عمومی/ حجاب اجباری

حسن روحانی در کتاب خاطراتش در خصوص اجباری شدن حجاب می‌نویسد

«طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بی‌حجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانم‌های بی‌حجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سه‌گانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آن‌ها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمی‌گوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور داده‌ایم از فردا هیچ زن بی‌حجابی را به پایگاه راه ندهند.»

رای‌دهندگان حداقل انتظارشان این بود که حسن روحانی به وعده اش در خصوص «ایجاد امنیت برای زنان در اماکن عمومی» عمل کند ولی او در تحقق این وعده نیز ناتوان نشان داد و حالا در آخرین ماه‌های دولت روحانی اخبار از توقیف خودروی شهروندان به دلیل بدحجابی سرنشینان با یک پیامک حکایت دارد، اتفاقی که پیشتر سابقه نداشته و حالا این پیامک‌ها، زایل کننده آرامش روان جامعه شده‌اند.

۶- رفع تبعیض‌ها

تبعیض‌ها، اعم از تبعیض جنسی، قومی و دینی جزو لاینفک نظام جمهوری اسلامی درآمده چرا که بسیاری از تبعیض‌ها در قانون اساسی رسمیت یافته. مثل اختصاصی شدن «حق رئیس جمهور شدن» برای شیعیان، کمتر کسی هم از روحانی انتظار داشت که تبعیض‌های رسمیت یافته در قانون اساسی را بردارد، ولی حداقل انتظار این بود که او مانع از تداوم تبعیض‌های غیرقانونی و نانوشته شود. انتظار می‌رفت کلید روحانی بتواند قفل تبعیض‌آمیز انتخاب وزیر زن را باز کند؛ قفل در ورزشگاه‌ها را برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها بشکند؛ رفع تبعیض‌های قومیتی و جنسیتی در دستور کار قرار گیرد و همانطور که روحانی وعده کرده بود دستگاه‌های دولتی به تدوین و ارائه‌ی پیوست‌های جنسیتی برای طرح‌های ملی ملزم شوند و امکان اجرای آداب و فرایض دینی مذهبی اقلیت‌های مذهبی فراهم شود. اما هیچکدام اتفاق نیفتاد. اگر چند دختری هم در فینال آسیایی توانستند به صورت کنترل شده به ورزشگاه آزادی راه یابند نیز حاصل فشار فیفا بود.

۷- بی‌اعتباری گذرنامه ایرانی

خیلی‌ها از حکومت جمهوری اسلامی و قوانین سختگیرانه آن خسته شده‌اند، خیلی‌ها امیدی هم به گشایش اوضاع‌ ندارند ولی حداقل انتظار داشته و دارند که بتوانند برای دوره تنفس هم که شده سفر کنند و برای گرفتن ویزا در صف سفارتخانه‌ها تحقیر نشوند. روحانی به این واقعیت آگاه بود و از همان شعاری ساخت برای رای آوری. او با صدای رسا وعده کرد اعتبار گذرنامه ایرانی را باز می‌گرداند. خیلی‌ها به این وعده امید بستند. ولی این دولت حتی نتوانست ویزا کشور عراق را برای سفر ایرانیان لغو کند. برای چینی‌ها یک طرفه ویزای ایران را لغو کرد ولی این سیاست هم جواب نداد و چین به عمل متقابل دست نزد تا رویای بازگشت اعتبار گذرنامه ایرانی، کماکان رویا بماند.

۸- رفع حصر

برای آنها که هنوز دستبند سبز را از دست و قلب خود باز نکرده‌اند، رفع حصر رهبران جنبش سبز، یک خواست مهم و یک آرزوی قلبی است. رسیدگی به رفع حصر سران جنبش سبز اما تنها برای حسن روحانی مجالی بود برای جلب آرای طرفداران جنبش سبز. او حتی یکبار در این سال‌ها نگفت چرا حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، به درازا کشیده و چرا شورای عالی امنیت ملی به ریاست او نمی‌تواند حکم به شکستن حصار موجود دهد.

۹- فساد

فارغ از این واقعیت که دستگاه‌های نظارتی، به دلیل وجود فساد سیستماتیک در ایران، خود به فساد آلوده شده‌اند، اما این نکته را نمی‌توان نادیده گرفت که دولت به عنوان قوه مجریه، نقشی حیاتی در فساد زدایی در سیستم اداری و بوروکراتیک کشور دارد. شفافیت، پاسخگویی و قابل محاسبه بودن، به عنوان شاخص‌های کاهنده فساد در نظام اداری کشور، دولتی می‌طلبد قانون مدار، سالم و عاری از زد و بند. به نظر نمی‌رسد دولت روحانی توانسته قفل فساد زدایی از سیستم اداری-مالی و اطلاعاتی و ارتباطی کشور را باز کند.

فکت‌هایی همچون: «دسترسی «آقازاده‌ها» و «وابستگان به قدرت» به منابع قدرت و ثروت در ایران؛ ارجحیت سیستماتیک اراده یک شخص در جایگاه ولی فقیه بر حاکمیت قانون در اداره کشور؛ نبود رقابت سالم و آزاد در بازار به دلیل دخالت نهادهای انقلابی و نظامی در اقتصاد؛ مولد نبودن اقتصاد ایران و وابستگی به نفت؛ ناکارآمدی قوانین و استقلال نداشتن نهادهای نظارتی و قضایی» نشان می‌دهند فساد سیستماتیک در ایران جاری است. دولت روحانی نتوانست تاثیری بر این روند بگذارد و حتی نتوانسته وقفه‌ای در چرخه فساد در ایران ایجاد کند.

۱۰- نقض قانون اساسی

قانون اساسی عمدتا نه از طرف دولت بلکه از سوی نهاد رهبری و قوه قضاییه نقض می‌شود. بنابراین دور از انتظار بود که کلید حسن روحانی بتواند قفل «التزام عملی به قانون اساسی از سوی نهادهای حکومتی» را باز کند ولی حداقل انتظار این بود که رئیس جمهور به عنوان «مسئول حسن اجرا و پاسدار قانون اساسی» (اصل ۱۱۳ قانون اساسی) با «تذکر به ناقضین قانون اساسی» به حداقل وظیفه خود عمل کند اما حسن روحانی حتی از این ظرفیت، «تذکر قانون اساسی»، هم استفاده نکرد یا اگر در موردی از آن استفاده کرد آن را علنی نکرد تا تاثیرگذار باشد.

عدم مقابله با تضییع حق حاکمیت ملی از طریق تن دادن به نظارت استصوابی، اعمالی از سوی شورای نگهبان در جریان انتخابات مجلس دهم و یازدهم، مشارکت در ساختار تازه‌تاسیس شورای سران قوا و… نشان داد که نه تنها کلید حسن روحانی باز کننده چنین قفلی نیست بلکه حسن روحانی اراده‌ای برای پیشگیری از نقض قانون اساسی ندارد.

قفل‌های باز نشده البته بسیار بیشتر از این ده مورد و پرداختن به تک تک آنها از حوصله این مطلب خارج است. ده ماهی به پایان دولت روحانی باقی است. باز شدن هر کدام از این ده قفل، در این فاصله، به معجزه می‌ماند. 

مشارکت کنید

آیا به نظر شما وضعیت وعده‌ای باید تغییر کند؟

اگر فکر می‌کنید وعده‌ای احتیاج به به‌روزرسانی یا تغییر وضعیت دارد می‌توانید با ما درمیان بگذارید.

متاسفانه این فرم احتیاج به یک مرورگر مجهز به JavaScript به‌روز شده دارد.