این وعده در دوران وزارت رضا فرجیدانا نیز پیگیری شود و پیش از آن جعفر توفیقی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در آغاز فعالیت دولت یازدهم مشخصا وعده دهد که دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را به دانشگاه بازگرداند.
رضا فرجی دانا، که از جمله به همین دلیل از سوی نمایندگان استیضاح و برکنار شد، گفته بود این مساله در هیات گزینش دانشجو مورد بحث و تصویب قرار گرفته است: “در مورد بازگشت دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل یک روال قانونی طی شده و با توجه به مستنداتی که داریم جای هیچگونه نگرانی در رابطه با شکایت نمایندگان وجود ندارد.”
اصطلاح “دانشجوی ستارهدار” در ادبیات سیاسی ایران معمولا به دانشجویانی گفته میشود که به خاطر فعالیتهای سیاسی، مدنی یا تعلق به برخی اقلیتهای مذهبی، از تحصیل در دانشگاههای کشور بازداشته میشوند.
روند ستارهدار کردن دانشجویان به ویژه در دوران محمود احمدینژاد شدت گرفت. در سال ۸۵ برخی از دانشجویان فعال در زمینههای سیاسی٬ به دلیل فعالیتهای خود در این زمینه از حضور در دانشگاه محروم شدند.
مسولان وقت وزارت علوم بارها موضوع دانشجویان ستارهدار را تکذیب کرند. بعدها محمود احمدینژاد هم گفته بود که این مساله برای نخستین بار در دوران وزارت مصطفی معین مطرح شده و وزارت علوم دولت خاتمی٬ مبدع این طرح بوده است.
آن زمان جعفر توفيقی، در همین راستا گفته بود که “مفهوم ستارهدار” در دولت خاتمی “به معنی منع از تحصيل يا منع از فعاليت نبود، بلکه به معنی بازبينی مجدد پرونده بود”.
مخالفت با ستارهدار کردن دانشجویان پیشتر محدود به محافل دانشجویی و حقوقبشری بود اما پیش از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی نیز به صف معترضان به این رویه پیوست.
بحث دانشجویان ستارهدار و بازگشت آنها به تحصیل نیز از سوی همین دولت مطرح و با آغاز فعالیت فرجیدانا به عنوان وزیر به سرعت پیگری شد. از نخستین اقدامات جعفر توفیقی پس از به دست گرفتن سکان مسئولیت وزارت علوم به عنوان سرپرست این وزارتخانه، پیگیری بازگرداندن دانشجویان ستاره دار و استادان بازنشسته شده در سال های اخیر بود.
بنا بر گزارشهای موثق و منتشر شده در مطبوعات ایران و بر اساس اظهارات برخی از محروم شدگان از تحصیل، در سال اول فعالیت دولت تعدادی از دانشجویان ستارهدار اجازه ادامه تحصیل در دانشگاه را یافتهاند. در مورد اساتید هم با دستور علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صدور احکام بازنشستگی زودهنگام اعضای هیأت علمی دانشگاهها متوقف شد.
این اقدامات همزمان بود با برکناری برخی از روسای دانشگاهها مانند صدرالدین شریعتی، رئيس سختگیر دانشگاه علامه طباطبایی که بسیاری از دانشجویان وی را مسئول ستارهدار شدن دانشجویان محروم از تحصیل این دانشگاه میدانستند.
دولت با موانع زیادی در رابطه با دانشجویان ستاره دار روبرو شد و این موضوع یکی از دلایل ماجرای وزیر آموزش و پروش و استیضاح فرجیدانا بود.
در بهمن ماه سال ۹۲ قائم مقام تشکل “اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل” در واکنش به تلاش دولت برای بازگرداندن دانشجویان ستارهدار به دانشگاه گفته برخی از این دانشجویان اعضای گروههایی مانند پژاک بوده اند و از دولت به این خاطرانتقاد کرده است.
آرش صالح، از دانشجویان ستارهدار و از اعضای سابق اتحادیه دانشجویان دمکراتیک کرد با تکذیب این ادعا به گفته بود دانشجویان محروم از تحصیل از طیفهای مختلف بوده و بیشتر آنها حتی اسم پژاک و گروههای مشابه را هم نشنیدهاند. یک دانشجوی محروم از تحصیل دیگر هم در این زمینه گفته بود که حوزه جغرافیایی دانشجویان محروم از تحصیل گسترده است و امکان تفکیک آن بر اساس گرایشهای سیاسی و محل سکونت وجود ندارد.
به گفته آقای صالح “چنین اظهارنظرهایی و نسبت دادن دانشجویان ستارهدار به گروههایی مانند پژاک ناشی از بیاطلاعی است. به نظر میرسد آنها انگیزه های دیگری دارند و به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند. آنها میخواهند برای اقدامات خود مشروعیتیابی کنند و بگویند ستارهدار ها افراد محارب بودهاند. فارغ از اینکه این حنا دیگر رنگی ندارد.”
این فعال دانشجوی سابق در مصاحبه با وبسایت روزآنلاین در مورد تعدا دانشجویان ستاره دار توضیح داده بود: “آمار دقیقی وجود ندارد. پیشتر انجمن دفاع از حق تحصیل در ایران فعال بود که برخی از اعضای آن دستگیر و زندانی شدند. دانشجویان زیادی به صورت گسترده ستارهدار شدند، اما شماری از آنها مانند آنهایی که به خاطر گرایشهای مذهبی و تعلق به جوامع اقلیتی مذهبی از تحصیل محروم شده بودند با بدنه جنبش دانشجویی در ارتباط نبودند و از این جهت گمنام ماندند و به تبع آن هرگز آمار کاملی از دانشجویان محروم از تحصیل تهیه نشد.”
بسیاری از ایرانیان پیرو آیین بهایی پس از انقلاب سال ۵۷ همواره از حق تحصیل در دانشگاههای ایران محروم بودهاند و این محرومیتها همچنان ادامه دارد.
بحث بازگرداندن دانشجویان و استاتید به صحن دانشگاه باهمان شدتی که در سال اول پیگیری شد در سال دوم و ابتدای سال سوم متوقف شد.
دولت ابتدا تلاشهای بیوقفه و پر هزینهای را در این رابطه صرف کرد، اما از زمان آغاز به کار محمد فرهادی به عنوان وزیر علوم، تحقیقات و فناوری این بحث پیگیری نشد. با توجه به اظهارات دانشجویان و وجود کماکان تعداد زیادی دانشجوی محروم از تحصیل، وضعیت این وعده روحانی و اعضای دولت او را باید “تحقق ناقص” دانست. وعدههایی این نمره را میگیرند که دستاوردشان بسیار کمتر از آن چیزی باشد که قولش را داده بود، ولی آنقدر هست که بتوان آنرا در راستای اهداف اولیهاش دانست. به ویژه در دوران دولت فعلی، دستکم شاهد ادامه رویه ستارهدار شدن دانشجویان نبودهایم.