برو به محتوای اصلی منوی اصلی را باز کن
مقاله‌ :

صفر بزرگ: به بهانه استعفای جواد ظریف

استعفای غیرمنتظره محمدجواد ظریف آخرین خبری بود که کسی انتظار شنیدن آن را داشت؛ شامگاه ششم اسفند ۹۷، نه فقط رسانه‌ها و افکار عمومی؛ چه‌بسا حسن روحانی هم از شنیدن خبر کناره‌گیری وزیر امور خارجه‌اش غافلگیر شد؛ وزیری که به گمان بسیاری نقطه قوت دولت روحانی بود.

اما این نقطه قوت عملا در یک سال اخیر از دست رفته بود. تحلیل‌گران درباره کارنامه وزارت او در ۶ سال گذشته گفته‌اند و پس از این هم خواهند گفت. وقایع تاریخی زیادی در این دوران از سر ظریف گذشت. او منشاء بسیاری تحولات در سیاست‌ خارجی ایران بود، نام او در دایره‌المعارف سیاسی ایران مترادف برجام، مهم‌ترین و جنجالی‌ترین توافق بین‌المللی ایران در نیم قرن گذشته، است. او اولین وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بود که تابوی مذاکره با همتای آمریکایی خود را در ملاء عام شکست. نه‌تنها تابو شکست که رکورد طولانی‌ترین مذاکرات را هم با همتایان بلندپایه خود در پنج به علاوه یک، جابجا کرد…

اما اگر محتوا را کنار بگذاریم و بی‌اعتنا به چالش‌های داخلی و خارجی، صرفا به نتیجه نگاه کنیم، جمع جبری دستاوردها تقریبا صفر است.

شش سال پس از آغاز به کار دولت روحانی در سال ۱۳۹۲، وضعیت تقریبا مشابه سال‌ ۱۳۹۱ و از بعضی جهات بدتر از آن زمان است. روابط ایران با همسایگان منطقه‌ای هیچگاه به اندازه امروز تیره و تار نبوده است؛ تحریم‌های ایالات متحده -سفت و سخت‌تر از پیش بازگشته؛ روابط ایران و آمریکا در بدترین دوران تاریخی قرار گرفته؛ روابط با اروپا تحت تاثیر فشار آمریکا و ماجراجویی‌های ایران، به شدت شکننده است؛  و چیزی تا فروپاشی سیاست خارجی و انزوای کامل ایران -در حد دوران محمود احمدی‌نژاد و چه بسا بدتر- باقی نمانده است.

البته برای همه این موارد می‌توان تحلیل‌های مفصلی ارائه داد و درباره دلایل ناکامی سیاست خارجی روحانی مفصلا صحبت کرد؛ از فشارهای داخلی و تلاش‌های فعال مخالفان دولت گفت و فهرستی از کارشکنی‌های جریان قدرتمند مخالف دولت تهیه کرد؛ از جلوگیری از قوام گرفتن برجام اصلی، یا حتی شکل‌گیری نسخه متاخر اروپایی آن سخن گفت و درباره مداخلات منطقه‌ای سپاه و کنار گذاشته شدن دولت از سازوکار تنظیم مناسبات منطقه‌ای نوشت. می‌توان حتی به بدشانسی دولت روحانی و ریاست‌جمهوری غیر قابل پیش‌بینی ترامپ هم اشاره کرد و…

با این همه در کارنامه سیاست خارجی دولت، چیزی جز یک صفر بزرگ نیست که بی‌اعتنا به فراز و فرودها، خودنمایی می‌کند؛ نتیجه‌ای که واقعیت عینی سیاست خارجی ایران در ۶ سال زمام‌داری حسن روحانی است. باقی تفسیر و تحلیل‌های انتزاعی است که تاثیری در نتیجه نهایی کار ندارد. پس از قریب به شش سال دوباره درست در همان نقطه‌ای ایستاده که قبل از دولت یازدهم گرفتار آن بود.

 

سیاست خارجی؛ تکیه‌گاه یا پاشنه آشیل حسن روحانی

یکی از مهم‌ترین تکیه‌گاه‌های حسن روحانی در انتخابات ۹۶ سیاست خارجی بود. روحانی البته در انتخابات گذشته هم روی موج ناکامی‌های بین‌المللی ایران سوار شده بود و با تاکید بر بحران‌های خارجی در دولت گذشته، خود را به عنوان فردی با تجربه دیپلماسی وارد میدان رقابت کرده بود. اگرچه تجربه دیپلماسی روحانی هم پیش از ریاست جمهوری موفقیت عینی در پی نداشت، اما اسباب امیدواری بود بلکه با حضور او و هم‌فکرانش در دولت، موازنه قوا به سود آنها تغییر کند.

در انتخابات ۹۶، اما نقطه اتکای روحانی تجربه موفقیت‌آمیز برجام بود که در تاریخ پرتنش جمهوری اسلامی ایران، پدیده‌ای بی‌سابقه بود. روحانی به هواداران خود وعده می‌داد «با همین دکتر ظریف» تحریم‌های غیرهسته‌ای را هم بردارد.

حالا اما یک سال و ۹ ماه بعد نه‌تنها تحریم‌های غیرهسته‌ای سرجای‌شان استوارند، بلکه تحریم‌های هسته‌ای هم بازگشته‌اند و ظریف هم در آستانه کناره‌گیری از دولت قرار دارد.

حالا سیاست خارجی نه‌تنها نقطه قوت نیست، بلکه تبدیل به پاشنه آشیل دولت شده که دامنه تاثیر آن به اقتصاد و سیاست داخلی هم کشیده شده است. امروز شکست وعده‌های سیاست خارجی، عامل از دست رفتن وعده‌های اقتصادی و کشیده شدن دامنه بحران به وعده‌های سیاست داخلی است.

 

کارنامه سیاست خارجی دولت

در مجموع ۱۰۰ وعده حسن روحانی در دو انتخابات یازدهم و دوازدهم، ۹ وعده در حوزه سیاست خارجی تعریف شده‌اند.

در آغاز به کار دولت دوازدهم در مرداد پارسال، دست کم چهار وعده محقق شده بودند، سه وعده هم در وضعیت «در حال پیگیری» قرار داشتند و دو تا هم محقق‌نشده بودند. از این دو  یکی وعده پیچیده «بهبود روابط دوجانبه با کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی» بود و دیگری «بازگرداندن اعتبار گذرنامه ایرانی» که از اول هم امید چندانی به تحقق آن وجود نداشت.

اما اکنون، همزمان با استعفای جواد ظریف ورق این‌گونه برگشته که از ۹ وعده چهار وعده محقق نشده، یکی متوقف شده، دو تا در حال پیگیری و فقط دو وعده محقق شده‌اند. این دو وعده «محقق شده» نیز دیر نیست که به ورطه عدم تحقق بیفتند، چنانکه در صورت خروج احتمالی ایران از برجام هم «شفافیت بیشتر در برنامه‌ هسته‌ای» از دست خواهد رفت و هم دیگر اثری از «تعامل سازنده با جهان» باقی نخواهد ماند. در حال حاضر هم به اعتبار ارتباط نزدیک وزارت خارجه با کشورهای اروپایی این وعده در وضعیت تحقق قرار دارد. قاعدتا با توجه به تحولات اخیر در ارتباط با اروپا وضعیت این وعده در به‌روزرسانی‌های پیش رو تغییر می‌کند.

از سوی دیگر امیدی به دو وعده در حال پیگیری هم نخواهد بود. چنانکه در صورت خروج قطعی ایران از برجام دیگر کار «خروج پرونده هسته‌ای ایران از شورای امنیت» تمام خواهد بود. خروج قطعی پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل موکول به ۱۰ سال از روز توافق برنامه جامع اقدام مشترک شده که در صورت شکست توافق عملا چنین دستاوردی هم وجود نخواهد داشت. وعده دیگر هم اگرچه یک وعده منطقه‌ای است، اما اثری از موفقیت آن هم در دست نیست. چنانکه از شواهد و قرائن برمی‌آید به زودی نوبت به‌روزرسانی این وعده  لغو ویزای عراق فرا می‌رسد و احتمالا این یکی هم به کارنامه ناموفق دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی اضافه خواهد شد.

مشارکت کنید

آیا به نظر شما وضعیت وعده‌ای باید تغییر کند؟

اگر فکر می‌کنید وعده‌ای احتیاج به به‌روزرسانی یا تغییر وضعیت دارد می‌توانید با ما درمیان بگذارید.

متاسفانه این فرم احتیاج به یک مرورگر مجهز به JavaScript به‌روز شده دارد.