گامهای لرزان روحانی، مورد رضایت زنان نیست
«برای بازگرداندن حقوق ضایع شده به زنان، وزارت زنان را تشکیل میدهم؛ دولت برای بهره گیری از توان زنان فرهیخته جامعه برنامهریزی کرده؛ دولت او دولتی خواهد بود که میان زنان و مردان در موقعیت کاری و شغلی تبعیضی قائل نخواهد شد؛ کاری خواهم کرد در سراسر خیابانها امنیت واقعی مستقر شود و دختران ما در خیابانها احساس امنیت کنند و نمیگذارم ماموری بینام و نشان از کسی سوال کند.»
حالا شش سال از این حرفها میگذرد. دولت روحانی دو سال بیشتر برای تحقق این وعدهها وقت ندارد. حسن روحانی در جریان انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ وعدههای متعددی به زنان و دختران داد، وعدههایی که برخی کامل به فراموشی سپرده شدند و برای برخی گامهایی برداشته شد.
روحانیسنج پیش از اینکه عمر دولت به سرآید، میکوشد با یادآوری این وعدهها به دولت، نظر فعالان نهادهای مدنی را در خصوص میزان وفاداری دولت روحانی به وعدههای انتخاباتی را ارزیابی کند. وعدههای روحانی در حوزه زنان چه بود و به کجا انجامید؟
وعدههای روحانی
مطالبات زنان فراتر از وعدههای روحانی بود. به عبارت دیگر وعدههای انتخاباتی حسن روحانی پوشش دهنده تعدادی از مطالبات زنان بود. او وعده کرده بود:
روحانیسنج پیشتر تک تک این وعدهها و عملکرد دولت روحانی را مورد بررسی قرار میدهد و هر از گاهی آنها را بهروز میکند. این گزارش اما میخواهد به این پرسش پاسخ دهد که داوری فعالان نهادهای مدنی زنان، نسبت به عملکرد روحانی و تیم او چیست؟ آیا به باور فعالان نهادهای مدنی، روحانی به وعدههایش عمل کرده است؟
اما پیش از پاسخ به این پرسشها، مطالبات زنان از نگاه آنها را گردآوری کردهایم تا روشن شود اساسا زنان چه میخواهند و چه تناسبی میان مطالبات زنان و وعدههای روحانی وجود دارد.
مطالبات زنان
طبیعی است اگر پای صحبت زنان بنشینیم، هر کدام بسته به تجربه، سن، موقعیت اجتماعی و تحصیلی و منطقهای که در آن زندگی میکند خواستهای متفاوت دارد. مجموعه این خواستها را میتوان اینگونه دستهبندی کرد:
۱- رفع تبعیض جنسیتی
تبعیضهای جنسیتی برخی قانونیاند یعنی قانونگذار این تبعیض را روا داشته همچون:
- در انحصار مردان بودن حق رهبر، رئیس جمهور، قاضی شدن
- برابری شهادت دو زن در برابر یک مرد در محاکم قضایی
- اولویت دادن به پدر و جد پدری نسبت به مادر در واگذاری حق حضانت کودکان
- خروج از کشور با اجازه کتبی شوهر
اما برخی تبعیضها قانونی نیست بلکه قانون نانوشته، زنان را از حق شهروندی محروم کرده، همچون:
- عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، مجلس خبرگان،
- ماندن پشت در بسته ورزشگاهها
- محروم شدن از تکخوانی در محافل عمومی
۲- آزادی پوشش
۳- امنیت اجتماعی
- نبود حمایت در برابر خشونت و آزار و اذیت جنسی در جامعه و محیط خانه و کار
- نبود حمایت در برابر برخوردهای غیرقانونی ماموران رسمیو غیر رسمیدر کوچه و خیابان
۴- چالشهای حقوقی و کیفری
کاستیهای متعددی در قوانین مدنی و کیفری زنان جامعه ایران را آزار میدهد. ایرادات حقوقی که ریشه در بی توجهی قانونگذار نسبت به حق برابر زن و مرد دارد. این چالشها را اینگونه میتوان برشمرد:
- پایین بودن سن مسئولیت کیفری دختران (۹ سال)
- برابر نبودن دیه زن و مرد به طوریکه برای قصاص مردی که زنی را به قتل رسانده زن باید نصف دیه مرد را پرداخت کند.
- برابر نبودن اختیار زنان با مردان در مواجهه با همبستری همسرشان با بیگانه (مرد حق قتل زن را دارد ولی زن چنین حقی ندارد)
۵- نابرابری در خانواده
حکومت ایران اگرچه همواره بر اهمیت خانواده تاکید دارد ولی در بعد قانونگذاری برابری را حتی در میان اعضای خانواده برقرار نکرده و در پارهای از قوانین زنان از حق خود محروماند و بعضا میتوان نام قربانی بر آنها گذاشت. قوانینی همچون:
- عدم حمایت قانونی از دختران خردسال در ازدواجهای اجباری
- فقدان حمایت مالی از زنان در هنگام طلاق
- برابر نبودن حق زن و مرد در هنگام تمکین نکردن همسر از اعمال زناشویی
- نابرابری در مساله تعدد زوجات
- روشن نبودن حقوق زنان در ازدواج موقت و مساله حضانت کودکان
۶- نابرابری حقوق زنان در محیط کار
- محروم ماندن زنان خانه دار و سرپرست خانوار از بیمه
- محروم ماندن زنان کارگر از عضویت در شورایهای کار
- به رسمیت شناخته نشدن خانه داری به مثابه یک شغل
- تبعیض جنسیتی در واگذاری پستهای عالی مدیریتی
اینها عمدهترین مسائلی است که زنان با آن دست به گریبانند و هر کدام خواهان حل تمام یا بخشی از این مشکلاتاند. دولت روحانی وعده کرده بود برخی از این مسائل را سر و سامان دهد. آیا موفق شده است؟ فعالان مدنی حوزه زنان به این پرسش پاسخ داده اند.
فعالان زن، عملکرد روحانی در حوزه زنان را چگونه میبینند؟
روحانیسنج پیشتر براساس فکتها و اسناد موجود تمام وعدههای روحانی در حوزه زنان را مورد بررسی قرار داده و وضعیت هر وعده را روشن کرده است برخی وعدهها کلا به فراموشی سپرده شده اند، برخی نیمه کاره رها شده و برخی از آنها کمیجلو رفته است. تعدادی از فعالان زن، داوری و تحلیل خود را از عملکرد روحانی در حوزه زنان با روحانیسنج در میان گذاشته اند که در ادامه میخوانید:
فعالیتهای دولت روحانی در حوزه زنان حساب شده نیست ولی از دولت قبل بهتر است
نجمه واحدی، کارشناس ارشد مطالعات زنان و فعال زنان، نجمه واحدی برگزار کننده کارگاههایی برای آموزش شروط ضمن عقد به زنان ایرانی است. یکی از فعالیتهای عمده نجمه واحدی نیز تمرکز بر کار خانگی زنان و تلاش برای توجه بخشیدن به ارزش اقتصادی کار خانگی زنان و رفع تبعیضهای جنسیتی ناشی از کار خانگی است. او در گفتگو با روحانیسنج در تشریح عملکرد روحانی در حوزه زنان میگوید:
دولت روحانی را باید در مقایسه با دولتهای قبلی سنجید. بههرحال ما قبل از روحانی، هشت سال دولت احمدینژاد را پشت سر گذاشتیم. بنابراین نمیتوان گفت که رویکرد دولت روحانی به زنان، اصلا تغییری در وضعیت زنان ایجاد نکرده یا اصلا دولت حاضر کاری در حوزه زنان نکرده است. این بدین معناست که در مقایسه با دولت احمدینژاد کمیبهتر عمل کردهاست.
لایحههایی که در این چند سال تصویب شدهاند مشکل عمدهای داشتند. تمام این لوایح، حساب شده و فکر شده نبودند. برخی از آنها با وجود اینکه هدف شان این بود که شکاف جنسیتی را از میان بردارند، شکاف اجتماعی دیگری را باز کردند. مثلا لایحه ای که برای امکان ازدواج بدون اذن پدر بود، شروطی را تعریف میکرد که شکاف طبقاتی بین زنان را عمیقتر میکرد. در این لایحه آمده بود که زنانی که کارشناسی ارشد دارند و ۵ سال سابقه کار دارند، یعنی زنانی که از امکان اقتصادی و اجتماعی کافی برای مستقل شدن برخورداند، میتوانند بدون اذن پدر ازدواج کنند. این مساله میتواند بین زنان شکاف ایجاد کند. یعنی به جای اینکه شکاف جنسیتی موجود در جامعه را حذف کند، شکاف طبقاتی و اجتماعی جدیدی را خلق کرد. در مورد خروج از کشور بدون اذن همسر نیز همین قضیه صادق است. در لایحه آمده بود، زنانی که نخبه هستند این مجوز را دارند. این مسائل نشان میداد اقدامات انجام شده در دولت، خیلی فکر شده نیستند و حتی افرادی که دست اندر کار تهیه این لوایح بودند، دانشی درباره برابری جنسیتی ندارند و اصولا نمیدانند چطور باید برای از میان بردن نابرابری اقدام کرد.
بین فعالان زنان هم بحث در این باره بسیار بود. عده زیادی این سوال را مطرح کردند که آیا این کارهایی که انجام شده را میتوان بهعنوان قدمیاولیه در نظر گرفت که پله ای برای اقدامات بعدی خواهد شد. بسیاری در پاسخ به این سوال معتقد بودند که این اقدامات نه تنها قدم اولیه نیستند، بلکه تاثیر مخرب آنها به حدی است که میتوان این اقدامات را عقبگرد خواند. حرف این گروه که من نیز کم و بیش با آنها همدلم این است که ما در ایران در بسیاری از حوزهها، قوانین درستی که حمایتکننده زنان باشند نداریم. دولت برای رفع این قوانین، لوایح جدیدی را به تصویب مجلس رساند که خود قوانین درستی نیستند. بنابراین، فعالان زنان علاوه بر تلاشهایی که باید برای وضع قوانین حمایتی کارآمد داشته باشند، مجبورند علیه این قوانین جدید نیز مقاومت کنند و نادرستی آنها را نیز به اثبات برسانند. بنابراین در حوزه زنان اگر قرار است که دولت حمایتی داشتهباشد، باید بیش از این حرفها فکر شده و حساب شده باشد.
بحث دیگری هم هست که این است که این لوایح جدید که بعضا به شکل قانون در آمدهاند، از خود قوانین فقه سختگیرانهتر عمل کردهاند. مثلا در مورد اذن پدر برای ازدواج، گذشته از اینکه تنها بعضی از فقها اذن پدر را ضروری خواندهاند، بقیه معتقدند که چنین اجازهای لازم نیست، فقه چنین حکمیرا برای دختر باکره داده است. بنابراین دختری که فرضا ۱۲ سالش باشد و باکره نباشد، مطابق فقه، نیاز به اذن پدر ندارد. در حالیکه در قانون، همه زنانی که پیش از این ازدواج نکردهاند، باید مجوز پدر را برای ازدواج داشتهباشند. قانون اخیر اما شروطی چون داشتن کارشناسی ارشد، سن بالای ۲۷ سال و ۵ سال سابقه کاری با بیمه را گذاشتهاست. این شروط نشان میدهند که این رویکردها، کاسهی داغتر از آش شدن است. حتی فقه هم که این قوانین از آن گرفته شده، اصولا چنین منظوری نداشتهاست. به قدری غیرکارشناسانه به این لوایح نگاه شدهاست که من به شخصه متاسف میشوم که تا چه حد عقبگرد کردهاند. متاسفانه نوبت به زن که میرسد، نگاه آن چنان از بالا به پایین است که به خود اجازه میدهند تشخیص دهند که چه طور دختری بالغ و رشید محسوب میشود و چنین ملاکهای مضحکی را برایش انتخاب میکنند.
نه گشت ارشاد برچیده شد و نه زنان به ورزشگاهها راه یافتند
جلوه جواهری، فعال زنان، طراح و برنامهنویس سایت تریبون فمینیستی (اولین سایتی که راه مرکز فرهنگی زنان را به دنیای مجازی بازگشود) و از اعضای انجمن هستیا اندیش (انجمنی در حوزه زنان است). او همچنین از بنیانگذاران کمپین یک میلیون امضاء بود که برای برابری حقوق زنان فعالیت میکرد. او در تشریح عملکرد روحانی در حوزه زنان به روحانیسنج میگوید:
درباره عملکرد دولت روحانی در حوزه زنان میتوانم به این نکات اشاره کنم که در حوزه آسیبهای اجتماعی، اوضاع زنان بدتر از قبل شده، فقر زنان فراگیرتر شده، به صورتی که خود نهادهای دولتی هم به آن اعتراف میکنند. در حوزه حقوقی هم هیچ اقدام مثبتی به نفع زنان انجام نشدهاست.
سیاستها به هیچ وجه نسبت به دوره قبل بهبود پیدا نکرده است. با وجود تمام شعارهایی که وجود داشت، خیلی طبیعی بود که این اتفاق بیافتد، به دلیل اینکه از ابتدا وعده داده شد که خصوصیسازی به شکل جدی پیش خواهد رفت. در حوزه بهداشت که از پیش از پروسه خصوصی سازی کلید خورده بود، بیمه سلامت بدون هیچ پشتوانهای راه افتاد که از ابتدا هم مشخص بود که نتیجه آن چه میشود. هم کارشناسان و هم منتقدان از ابتدا میدانستند که این طرح فقط یک طرح پوپولیستی است و به سرانجام نخواهد رسید.
در واقع، اغلب وعدههای دولت روحانی به فرودستان، فقط به این منظور بود که در مقطع کوتاهی برای دولت رای بخرد و بعد به دست فراموشی سپرده شود. بیمه سلامت در واقع فشار اصلی را به پرستاران تحمیل کرد. کافیست که به یک بیمارستان مراجعه کنیم و بپرسیم که اختلاف دستمزد پزشک و پرستار به چه وضعیتی است. تمام طرح بیمه سلامت، امتیازی بود که از پرستاران و بقیه نیروهای خدماتی بیمارستانها گرفتهشد. این طرح آنها را ناچار به ساعات اضافهکاری بسیار کرد، بدون اینکه ما به ازایی برایشان داشتهباشد و معوقات آنان را بیشتر از قبل کرد.
خصوصیسازی آموزش آسیب بسیاری به جامعه وارد کرد و در این میان دختران بیشتر از پسران مجبور به ترک تحصیل شدند. در روستاها به دلیل ادامه سیاستهای دولت احمدینژاد در زمینه گرانی بنزین و هزینههای دیگر، دختران دیگر نمیتوانستند به تحصیل ادامه دهند. این موضوع صدمه طولانی مدتی را به بدن شکننده جامعه وارد کرده است.
همچنین در زمینه ازدواج کودکان، به دلیل همین سیاستهای دستراستی، رشد اینگونه ازدواجها بیشتر از قبل شدهاست. این اتفاق بسیار بدی است. درست است که در نهایت سن ازدواج در حال افزایش است، اما در روستاها قضیه متفاوت است.
در زمینه قوانین و حقوق اجتماعی، دولت روحانی هیچ دستاوردی نداشته، برای همین اصلا طبیعی است که بگوییم برای زنان اوضاع هیچ فرقی نکردهاست. نه گشت ارشاد برچیده شد و نه خواستههای دیگر زنان چون رفتن به استادیومها پاسخ داده شد. درست است که زنان یک روز توانستند به تماشای مسابقه فوتبال بروند ولی خب پیش از دولت روحانی، زنان به راحتی میتوانستند برای تماشای والیبال به استادیومها بروند و اینکه یک روز به آنها مجوز ورود محدود داده شود، عمل به وعدهها نیست و در مقایسه با حقوق از دست رفته زنان هیچ است و اهمیتی ندارد و فقط جنبه شعارگونه دارد. آن هم به نظر من فقط در اثر تلاش زنان و پافشاری آنان برای دریافت حقشان بود که تا حدودی ثمر داد.
جمع بندی
حسن روحانی رئیس جمهور ایران در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سالهای ۹۲ و ۹۶ جمعا هشت وعده عمده به زنان داد. او قول داد برای استیفای حقوق زنان:
- وزارت زنان تشکیل دهد
- وزیر زن تعیین کند و جایگاه زنان را در نظام مدیریتی کشور ارتقاء دهد
- امنیت زنان را در جامعه تامین کند
- در ورزشگاهها را به روی زنان باز کند
- قوانین مربوط به زنان را به نفع زنان اصلاح کند
- طرحهای ملی را ملزم به پیوستهای جنسیتی کند
- به تبعیضهای جنسیتی پایان دهد
- بیمه زنان سرپرست خانوار را تامین کند
شش سال از عمر دولت گذشته و تنها دو سال برای جبران کاستیها در حوزه زنان بیشتر باقی نمانده است. روحانیسنج از فعالان زن پرسیده است عملکرد روحانی در حوزه زنان را چگونه میبینید؟ پاسخ آنها نشان میدهد که از عملکرد دولت رضایت ندارند. آنها معتقدند نه در ورزشگاهها به روی دختران باز شده، نه بساط گشت ارشاد جمع شده، نه قوانین به نفع زنان اصلاح شده و نه وزیر زنی انتخاب شده است.