درباره وعده
آموزش زبان مادری یکی از وعدههای مهم انتخاباتی حسن روحانی بوده است که هم پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲ و هم پس از آن رسما از سوی رییسجمهور و مسوولان دولتی مورد تاکید قرار گرفته است.
وعدهای مربوط به اصل پانزدهم قانون اساسی است که تاکید دارد «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است».
بر اساس همین ظرفیت قانونی حسن روحانی در سومین بیانیهی انتخاباتی خود به صراحت قول داد که یکی از کارهای او بعد از انتخاب «تدریس زبان مادری ایرانیان (کردی، آذری، عربی و…) بطور رسمی در سطوح مدارس و دانشگاهها دراجرای کامل اصل ۱۵ قانون اساسی» خواهد بود.
این مساله بارها از سوی نزدیکان و کارگزاران او نیز مورد تاکید قرار گرفت، چنانکه علی یونسی در زمستان سال ۱۳۹۲ فراتر از “تدریس زبان مادری”، بحث “تدریس به زبان مادری” را هم پیش کشید و گفت: «تدریس به زبان مادری» نیز در دستور کار آموزش و پرورش قرار دارد.
در آخرین این تحولات ،ماده ۱۰۱ منشور حقوق شهروندی نیز که در آخرین ماههای دولت یازدهم، از آن رونمایی شد، تاکید دارد: «شهروندان از حق یادگیری و استفاده و تدریس زبان و گویش محلی خود برخوردارند».
برای سنجش این وعده کافی است ببینیم طی این سالها چه تحولاتی صورت گرفته و کار «تدریس زبان مادری» و «تدریس به زبان مادری» در مدارس و دانشگاهها به کجا رسیده است؟
روحانیسنج پس از بررسی سه نکته تکلیف این وعده را مشخص میکند؛ وعدهای که البته منتقدانی جدی، سرسخت و بانفوذ از طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی دارد.
۱- تدریس زبانهای محلی در دانشگاهها
تدریس زبان و ادبیات محلی در دانشگاهها دو سال بعد از آغاز ریاست جمهوی حسن روحانی با آغاز به کار رسمی رشتهی زبان و ادبیات کردی در دانشگاه سنندج آغاز شد. یک سال پس از آن، رشتهی تحصیلی «زبان و ادبیات ترکی آذری» هم رسما به فهرست رشتههای گروه علوم انسانی اضافه شد.
در دفترچهی کنکور ۹۵ این دو رشته در ردیفهای ۳۱ و ۳۴ قرار داشتند. رشتهی ادبیات کردی با کد شمارهی ۱۰۴۴۴ در دانشگاه سنندج و رشتهی ادبیات ترکی با دو کد ۲۶۰۹۴ و ۲۶۰۹۵ (اصلاحات کنکور ۹۵) هر کدام با ظرفیت ۴۰ نفر، در معرض انتخاب قرار گرفتند.
بر این اساس تحصیلی ۹۵-۹۶ که آخرین سال تحصیلی دولت یازدهم است، ۸۰ دانشجو در این دو رشته پذیرفته شدند تا نخستین کسانی باشند که برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی در ایران، سر کلاس درس ادبیات محلی نشسته و زبان ترکی و کردی فرا میگیرند.
با این همهی این اقدام چندان هم بیحاشیه نبود. برخی منتقدان خرده گرفتند وزارت علوم عجولانه اقدام به راهاندازی این رشته زبان و ادبیات ترکی کرده است. انتقادهایی دربارهی «زبان معیار» مطرح شد و تحت تاثیر این انتقادها صحبت از بازنگری در سرفصل دروس رشتهی زبان ترکی آذری به میان آمد و دستیار ویژهی رییسجمهور در امور اقلیتها گفت سرفصلهای رشتهی زبان ترکی تغییر خواهد کرد.
۲- تدریس زبانهای محلی در مدارس
تا این لحظه (در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم) تدریس زبان مادری در مناطق ایران به طور آزاد و نسبی رسمیت پیدا کرده، اگرچه هنوز برنامهی مدونی ندارد و در مقابل حواشی آسیبپذیر است.
در کتابهای مقطع ابتدایی یک یا دو «درس آزاد» بدون متن وجود دارد که ساختار سادهی پژوهشی دارد. دانشآموزان با راهنمایی معلم خود برای این درسها محتوا تولید میکنند. یکی از این درسها «فرهنگ بومی» است که موضوع آن شعر، قصه و آداب و رسوم محلی است.
با این همه گفته شده بود در سال تحصیلی ۹۵-۹۶، حدود یک سوم از کتاب ادبیات فارسی پایهی اول تا سوم دورهی متوسطه دوم به مطالب کُردی اختصاص مییابد که تا کنون این اتفاق نیفتاده.
به جز این فصل مستقل و آزاد «ادبیات بومی» نیز در کتابهای فارسی دبیرستان نیز هست که مسئولیت تهیهی محتوا برای این فصل بر عهدهی دبیر و دانشآموزان قرار گرفته تا بسته به تنوع زبانی و سلیقه برای آن برنامهریزی کنند.
راست: شناسنامهی آنادیلی، برای آموزش زبان ترکی مقطع ابتدایی چاپ ۱۳۹۵-زنجان
وسط: وانهی کوردی برای آموزش زبان کردی مقطع دبیرستان چاپ۱۳۹۳-سقز
چپ: فصل ششم کتاب فارسی دبیرستان، “فصل آزاد” به ادبیات بومی اختصاص دارد.
اوایل زمستان ۱۳۹۵ خبر رسید کتاب «آنادیلی: آلتى ايلليك ابتدايى مدرسه لر اوچون» در زنجان با همکاری ادارهی کل آموزش و پرورش استان تدوین و منتشر شده، اما به فاصلهی کوتاهی بعد از انتشار این خبر، آموزش و پرورش زنجان اعلام کرد نقشی در تدوین و تالیف کتاب نداشته است.
تحقیقات روحانیسنج نشان میدهد این کتاب سالها پیش تدوین شده و آمادهی انتشار بوده و نویسنده تلاش کرده تا سال گذشته مجوز تدریس آن را در مدارس زنجان بگیرد که این تلاشها ناکام مانده است.
این در حالی است که آنادیلی با مجوز رسمی وزارت ارشاد به چاپ رسیده و در کتابخانه ملی نیز به ثبت رسیده و در شناسهی ثبت به صراحت نوشته شده: با همکاری ادارهی آموزش و پروش استان زنجان.
پیشتر و کمحاشیهتر در سقز کردستان، کتاب «وانه کوردی» به همت تعدادی از دبیران ادبیات فارسی تالیف شده بود تا مبنای فصل ادبیات بومی دبیرستان قرار بگیرد. بر اساس پرسوجوهای میدانی روحانیسنج، از این کتاب در مدارس سقز استفاده میشود، ولی در سایر شهرستانهای کردستان بسته به سلیقهی معلمان از وانه کوردی به طور جسته و گیخته یا منابع دیگری برای فصل آزاد ادبیات بومی استفاده میشود.
۳- تدریس به زبان مادری در مدارس و دانشگاهها
«تدریس به زبان مادری» یا «تدریس زبان مادری» به رغم شباهت زبانی، دو مفهوم متفاوت از هم هستند که میتوانند دو خواسته مستقل اقوام در ایران باشند. دو خواستهای که هر دو وعدهی انتخاباتی بودهاند؛ چنانکه علی یونسی در دی ماه ۱۳۹۲ گفته بود: «آموزش به زبان مادری در دستور کار دولت قرار دارد».
طبق اصل پانزدهم قانون اساسی، تدریس زبانهای محلی و بومی به رسمیت شناخته شده است، اما اشارهای به استفاده از زبانهای محلی در مدارس نشده است.
مشکل اینجا است که تفسیر رسمی و غالبی نیز در این باره وجود ندارد و این سبب میشود هر اقدامی در این عرصه، به استناد نقض قانون اساسی و نگرانی از تمامیت ارضی از سوی منتقدان به چالش کشیده شود. از سوی دیگر این موضوع یکی از چالشهای آموزشی و فرهنگی در مناطقی است که زبان مادری -و نه رسمی- زبان دیگری غیر از فارسی است.
چند ماه قبل از آغاز به کار حسن روحانی، تصاویری از یک بخشنامهی محرمانه از سوی آموزش و پرورش کرمانشاه منتشر شد که حکایت از ممنوعیت استفاده از زبان کردی برای تدریس و تکلم زبان کردی داشت. در کارنامهی چهار سالهی دولت حسن روحانی، اما اثری از چنین بخشنامههایی برای ایجاد محدودیت به چشم نمیخورد، در عین حال که نشانهای از بخشنامهی رسمی در حمایت از استفادهی از زبان مادری در مدارس وجود ندارد.
از سوی دیگر در جستوجو در اظهار نظرها و بحثهای تخصصی، عمدتا مباحث به سود استفاده از زبان مادری برای آموزش مطرح شدهاند، اما فارغ از بحثها و اظهار نظرها و گفتوگوهای پراکنده، از جمله فعالیتهای دولت در این حوزه میتوان به بخشنامهی اجرای دورهی پیشدبستانی اشاره کرد که روی مناطق دو زبانه و آمادهسازی زبانی نوآموزان تاکید دارد. اقدامی که اگرچه شاید مستقیما به استفاده از زبان مادری رسمیت نمیبخشد، اما میتوان آن را گامی برای به رسمیت بخشیدن مشکلات زبانی و کاهش تاثیرات آن بر دانشآموزان ارزیابی کرد.
جمعبندی
شواهد و قرائن نشان میدهند کولهبار حسن روحانی برای تحقق این وعده، خالی نیست.
از یک سو آموزش زبانهای ترکی و کردی در سطح آکادمیک رسمیت پیدا کرده است. از سوی دیگر، فضا به طور نسبی برای آموزش زبان مادری در مدارس به صورت آزاد باز شده و اقداماتی پراکنده برای ساماندهی محتوایی آموزش صورت گرفته است.
علاوه بر اینها کلاسهای آموزش آزاد زبان کردی و ترکی در آموزشگاهها و فرهنگسراها، بدون حساسیت برگزار میشود. سختگیری و اعمال محدودیتهای رسمی کمتر شده، در عین حال که اقداماتی در راستای به رسمیت شناختن مشکلات زبانی و فرهنگی در این مناطق انجام شده است.
– شکستن تابوی تدریس زبان مادری در دانشگاه
– فضاسازی برای آموزش زبان بومی در مدارس
– گشایش نسبی فضای استفاده از زبان در مدارس
– تدریس آزاد زبانهای بومی در شهرستانها
– به رسمیت شناختن مشکلات زبانی
اما با همهی اینها، دستاوردهای به دست آمده را نمیتوان نشانهای از تحقق کامل این وعده ارزیابی کرد. از یک سو دولت در زمینهی تدوین قوانین و صدور بخشنامه برای آموزش زبان مادری در مدارس و استفاده از این زبان در دوره ابتدایی چندان فعال نبوده است. از سوی دیگر دولت یازدهم اغلب از موضع انفعالی با منتقدان روبهرو شده منتقدانی مصمم و سختگیر که حتی از بحث آموزش زبانهای بومی در سطوح دانشگاه و مدارس، “بوی توطئه” میشنوند و دولت را از ورود به این عرصه نهی میکنند. در بازخوانی واکنشهای دولت روحانی در مقابل منتقدان میتوان به این موراد اشاره کرد:
– عقبنشینی در ماجرای تالیف کتاب آنادیلی در زنجان
– واکنش منفعلانه در برابر انتقادها از رشتهی زبان ترکی در دانشگاه تبریز
– پرهیز از ورود به محتوای کتابهای درسی