گزارش سالانه روحانیسنج: کارنامه دولت در پایان سال پنجم
[برای مشاهده متن کامل گزارش و اینفوگرافیکها اینجا کلیک کنید]
مقدمه
یک سال از عمر دولت دوازدهم و پنج سال از آغاز ریاستجمهوری حسن روحانی در ایران میگذرد.
وضعیت ۱۰۰ وعده انتخاباتی او میتواند تصویری نسبتا روشن از موفقیتها و شکستها و عملکرد پنج ساله او ارائه کند و نشان دهد، کارنامه حسن روحانی در پیگیری وعدهها و قول و قرارهای هر دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶، چگونه بوده است.
آخرین بهروزرسانیهای روحانیسنج حکایت از آن دارد، بیش از نیمی از وعدهها تا اینجای کار شکست خوردهاند. ۱۰درصد وعدهها اصلا پیگیری نشدهاند، ۱۰درصد وعدهها پس از مدتی پیگیری، متوقف شدهاند و ۳۳درصد وعدهها مطلقا محقق نشدهاند.
از آن سو سهم وعدههای موفق و نیمهموفق، حدود ۳۰درصد است. از مجموع ۱۰۰ وعده، ۲۰ وعده محقق به طور کامل شدهاند و ۱۰ وعده به شرایطی رسیدهاند که بتوان به آنها نمره تحقق ناقص داد.
۱۷درصد وعدهها هم همچنان در حال پیگیریاند و معلوم نیست در آینده چه سرنوشتی در انتظار آنها است. اگر فرض کنیم که روند یک سال گذشته تداوم داشته باشد، باید منتظر باشیم، در آینده وعدههای بیشتری به سمت و سوی قرمز تمایل پیدا کنند.
آخرین گزارش روحانیسنج نشان میدهد، به نسبت یک سال گذشته وضعیت تفاوت عمدهای کرده است.
پارسال، تعداد وعدههای قرمز رنگ (محققنشده) بیش از ۱۵ وعده نبود، اما طی یک سال این آمار به ۳۳ وعده رسیده است.
از آن سو، وضعیت ۴ وعده محقق شده نیز عوض شده و ۱۷ درصد وعدههای آبی رنگ (محقق شده) از دست رفتهاند.
به مجموع ۱۹ وعده خاموش (متوقف شده یا پیگیری نشده) یک وعده دیگر هم اضافه شده تا از مجموع ۱۰۰ وعده، ۲۰ تا بدون نتیجه از دستور کار خارج شوند.
این آمار نشان میدهد طی یک سال گذشته تغییرات زیادی اتفاق افتاده که باعث تغییر محسوس شرایط شده است.
بیشترین این تغییرات در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی بوده که قاعدتا تحت تاثیر تحولات تحولات بزرگی است؛ دو بخشی که یک سال پیش نقطه قوت روحانی و دلیل پیروزی روحانی در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ بودند.
پارسال در میان وعدههای اقتصادی رییس جمهوری ایران، هیچ وعده محققنشدهای وجود نداشت، اما در حال حاضر یک سوم وعدههای اقتصادی به رنگ قرمز «محقق نشده» درآمدهاند.
در حوزه سیاست خارجی از ۴ وعده محقق شده (از مجموع ۹ وعده)، ۲ وعده دیگر محقق شده نیستند.
در بخش فرهنگی و اجتماعی، تغییر چندانی صورت نگرفته، اما به تعداد وعدههای محقق نشده، ۳ تا اضافه شده است.
در بخش سیاست داخلی گرچه تعداد وعدههای «درحال پیگیری» ثابت مانده، اما تعداد وعدههای «محقق شده» از ۵ به ۳ کاهش یافته و تعداد وعدههایی که در وضعیت «تحقق ناقص» قرار داشتند از ۷ به ۴ رسیده است. اما تغییری در وضعیت وعدههای «متوقف شده» – سه وعده – و «پیگیری نشده» – چهار وعده – رخ نداده است.
اما چه اتفاقاتی در یک سال گذشته رخ داده که منجر به بروز تغییرات عمده در وضعیت وعدههای روحانیسنج شده است؟
یک سال پیش و در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ احتمالا بخش عمدهای از حامیان روحانی از سیاست خارجی به عنوان یکی از نقاط قوت او یاد کرده و مشغول شمردن دستاوردهای او در این حوزه بودند. گرچه سیاست خارجی دولت یازدهم بیاشکال نبود، اما موفقیت دولت در تغییر وضعیت پرونده هستهای ایران، عملا بسیاری از ناکامیها را پوشش داده بود.
در یکسالگی دولت دوازدهم، کمتر میتوان از چنین نگاهی سراغ گرفت. خروج آمریکا از برجام، آغاز دور جدید تحریمها، ادامه و تشدید اختلافها با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و برخی دیگر از کشورهای منطقه و وضعیت سوریه و عراق از جمله مشکلاتی است که پیش پای دولت روحانی قرار دارد. مجموعهای از اتفاقها که تاثیر آنها البته صرفا بر این حوزه باقی نمیماند و در زمینههای دیگر نیز باعث بروز مشکلاتی برای دولت خواهد شد.
مساله بزرگ دولت روحانی این است که تدوین سیاستهای ایران در منطقه بر عهده آنان نیست، همانطور که بحث مذاکره با آمریکا یا حتی محتوای گفتوگوها با اروپا برای رسیدن به یک توافق، صرفا از سوی دولت تعیین نمیشود. به عبارتی در این زمینه ابتکار عمل از دست دولت خارج است، اما باز هم دولت در مقام پاسخگویی است.
در اقتصاد، هر چقدر که حجم امیدواری به بهبود اوضاع با توافق هستهای بالا رفته بود، به سرعت موجی از ناامیدی ایران را فرا گرفت. نخستین نشانههای بحران در اقتصاد ایران، در پاییز ۱۳۹۶، همزمان با نوسان در قیمت ارز پدیدار شدند. بسیاری، بازار ارز را دماسنج اقتصاد ایران میشناسند.
بیماری اقتصاد ایران به نسبت پارسال وخیمتر شده و تقریبا به تمام قسمتها سرایت کرده است. از تولید و اشتغال و تورم گرفته تا ثبات و امنیت سیاسی برای مدیریت بحران.
اما چرا طی یک سال، اقتصاد ایران از حال خوش انتخابات پارسال به حال نزار امروز افتاد؟
قاعدتا ترکیبی ناپایداریهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی (نارضایتی عمومی در داخل و بحران برجام) و البته پر شدن ظرف بحران در بخشهای مختلف اقتصاد در این وضعیت نقش داشتهاند. اما از نظر ساختاری، بخشی از مشکلات امروز حاصل همافزایی بحرانهای انباشته در اقتصاد ایران است.
نظام بانکی در یک بنبست کامل قرار گرفته است؛ نقدینگی اشباع شده و دیگر کسی نمیتواند جلوی سرریز آن را بگیرد. تورم اگرچه روی کاغذ یک رقمی است، اما در عالم واقع از دست رفته است، زور دولت به مهار تورم و کنترل بحران اشتغال نمیرسد.
طی یک سال گذشته نارضایتی عمومی نسبت به وضعیت اقتصادی و البته مشکلات سیاسی و اجتماعی، آشکار بوده است. شاید بتوان ملموسترین مابهازای بیرونی این نارضایتی را در بروز اعتراض و اعتصابها در شهرهای گوناگون ایران از سوی گروههای مختلف صنفی و اجتماعی مشاهده کرد.
برخلاف اقتصاد و سیاست خارجی که پارسال هواداران روحانی نقطه قوت میشناختند، کمتر کسی به کارنامه روحانی در حوزههای سیاست داخلی و فرهنگی-اجتماعی به چشم موفقیت نگاه میکرد. اما نمیتوان منکر شد که برخی وعدهها در این دو حوزه (مانند رفع حصر و وعدههای مربوط به زنان و اقلیتها)، از جمله دلایل اقبال بخشی از رایدهندگان به روحانی بود.
عدم توفیق دولت در پاسخگویی به این مطالبات، باعث جدایی یا دستکم ناامیدی بخشی از حامیان دولت شده است.
تقابل ایران و آمریکا در حوزه سیاست خارجی، احتمالا تاثیر خود را در این دو حوزه هم نشان خواهد داد. تداوم این اتفاق شاید باعث شود امید به رخ دادن تغییرات عمده طی سالهای آینده کمرنگتر شود.
[متن کامل گزارش تفصیلی را به همراه اینفوگرافیکها اینجا مشاهده کنید]