سیر تحولات حق آموزش زبان مادری در ایران، در گفتوگو با کنشگران مدنی/ بخش دوم
[ادامه از قسمت اول]
دولت روحانی و وعده رفع تبعیض علیه گروههای اتنیکی
رسیدن حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ و شعار وی برای رفع تبعیض قومیتی در ایران از نقاط عطف در موضوع آموزش زبان مادری محسوب می شود.
روحانی در سومین بیانیهی انتخاباتی خود قول داد اصل ۱۵ قانون اساسی را به صورت کامل اجرا کند و زبانهای مادری ایرانیان در سطح مدارس و دانشگاهها تدریس شوند.
روحانی با انتخاب علی یونسی در دولت یازدهم به عنوان دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی نشان داد خواسته اقوام موضوعی جدی برای دولت او محسوب میشود. این اولین باری بود که دستیار ویژهای با این عنوان محسوب میشد، هر چند در دور دوم ریاست جمهوری روحانی با چند ماه تاخیر حکم یونسی با عنوان مشاور رییس جمهوری در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی صادر کرد. یونسی در گفتگو با روزنامه شرق در مورد تفاوت سمت مشاوره و دستیاری ویژه در دولت دوم روحانی میگوید: «از نظر من هیچ فرقی ندارد. از نظر اداری هم خیلی فرقی ندارد، شاید تفاوتش در این باشد که در این دوره اینگونه تعریف شده است که دستیار میتواند در هیأت دولت شرکت کند. دستیاری، بیشتر نگاه اجرائی دارد و شبهمعاونت محسوب میشود. وظیفه من کمتر که نه، بلکه بیشتر هم شده است.»
پیش از این یونسی در دفاع از قصد دولت برای آموزش زبان مادری در مدارس و دانشگاهها و در واکنش به کسانی که از اجرایی شدن این مساله ابراز نگرانی کردهاند به خبرگزاری ایسنا گفته بود: «مگر الان عربی و انگلیسی در مدارس آموزش داده نمیشود؟ آیا این موضوع مشکلی ایجاد کرده است؟ چطور زبان خارجی و صددرصد بیگانه آموزشش اشکالی ندارد، اما اگر زبان کُردی و آذری در محلی آموزش داده شود به زبان ملی آسیب میرسد؟ به نظر من اینها بدآموزیهایی است که مخالفان ترویج میکنند، و گرنه قانون اساسی ما دقیقا با همه این ملاحظات تدوین شده است و درباره این موضوع هم ما چیزی به جز ظرفیت قانون اساسی نگفتهایم. ما میگوییم قانون اساسی این حق را داده و همان اجرا شود.» هر چند یونسی مطالبه آموزش زبان مادری را نه خواست عموم جمعیت اقوام بلکه مطالبهای روشنفکرانه و سیاسی میداند و احتمال میدهد با اجرایی شدن آن زیاد هم مورد استقبال قرار نگیرد .
رحمان جوانمردی ضمن اعلام اینکه به نظرش «علی یونسی بدون آمار و تحقیق این نظریه را میدهد» میافزاید که یونسی در همان گفتگو اعلام کرده که اگر در مورد آموزش زبان مادری از اقوام نظرخواهی شود معلوم میشود که این تنها مسئلهای روشنفکرانه و سیاسی است و دغدغه مردم نیست. «این یعنی نظرخواهی نشده ولی او نظرخواهی نکرده حدس میزند اگر از آنها (کردها، ترکها، عربها و بلوچها و بقیه اقلیتهای زبانی) نظرخواهی شود متوجه درستی این نظریه مشاور رییس جمهور میشوید!»
او همچنین تاکید میکند که «اظهار نظر یونسی با سیاسی و غیرفراگیر نامیدن «خواست تحصیل زبان مادری» در تلقی عامدانه و نگاه از بالای اوست که آن را نزد شهروندان کم اهمیت میداند. به طور قطع برای هر ناظر سیاسی یا حقوق بشری در ایران این برخورد و موضع آشناست. بهانه غیر «فراگیر» بودن خواستههای مردم و حتی انتساب آنها به «بیگانگان» و «خائنین» در غالب موارد حقوق بشر مصداق دارد و با چنین ترفندی خواست عموم مردم را فقط خواست قشر روشنفکر و عدهای محدود میدانند و البته همین قشر روشنفکر و عده محدود را هم بعدا به ضدیت با مردم و خیانت متهم میکنند. بدیهی است در ایرانِ سانسور زده و به شدت دشمن تنوع کسی نمیداند چند درصد مردم یا چند درصد زنان از حقوق زنان یا برای نمونه از آزادی پوشش حمایت و یا چه درصدی حقوق و آزادی ادیان را طلب میکنند. گرچه نمیتوان میزان آرای بالای آقای روحانی در بلوچستان که ٨٠ درصد و در کردستان که ٧٠ درصد بود را با نظرسنجی در باره زبان مادری یکی دانست اما با توجه به تبلیغات مشخص روحانی برای حقوق اقلیتها و اتنیکها در ایران از جمله توجه به زبان مادری در بیانیه ١٠ مادهای خود میتوان نتیجه گرفت که آموزش زبان مادری خواستی فراتر از خواسته روشنفکران باشد.»
در سال اول فعالیت دولت اول روحانی، علی اصغر فانی وزیر آموزش پرورش نیز برای آموزش زبان مادری فعال بود از جمله در گفتگویی که با فرهنگستان ادب فارسی داشت با تاکید بر اصل ۱۵ قانون اساسی افزود که: «آموزش ادبیات بومی و قومی میبایست صورت پذیرد و آقای رییسجمهوری هم در نطقهای انتخاباتیشان این قول را دادهاند. برای این منظور ما کارگروهی را تشکیل دادهایم تا به این بحث رسیدگی کند و در کنار آن اتاق فکری نیز فعال شده و عدهای به آن دعوت شدهاند تا بر روی آن بهصورت تلفیقی کار کنند.» اظهارات وزیر آموزش و پرورش با واکنش تند بعضی از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی مواجه شد و برخی آن را توطئه خارجیها و کار انگلیسیها خواندند و آموزش زبان مادری را تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه بزرگ برای کمرنگ کردن آن دانستند.
از سوی دیگر در اولین سال از شروع به کار دولت یازدهم، اسماعیل جبارزاده، استاندار آذربایجان شرقی گفت در تبریز فرهنگستان زبان ترکی آذری تاسیس خواهد شد و افزود که ایجاد و راه اندازی این فرهنگسرا اولویت نخست او در استان خواهد بود. حدود دو سال پس از آغاز به کار دولت روحانی، بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان در تبریز و در خانه پروین با دستور رییس جمهور و ریاست علی جنتی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی همزمان با سفر هیئت دولت به آذربایجان شرقی افتتاح شد. با این وجود عدهای از کارشناسها افتتاح این بنیاد را به جای فرهنگستان عقب نشینی از وعده تاسیس فرهنگستان دانستند. همچنین کارکرد و اختیارات یک فرهنگستان زبان مشخص است و یک بنیاد آن هم زیر نظر یک استان نمیتواند جایگزین آن محسوب شود. همین امر باعث شد
در خرداد ۹۳ همزمان با سالگرد انتخاب روحانی به ریاست جمهوری ۱۰ هزار نفر از شهروندان کردستان به حسن روحانی نامهای فرستادند و خواهان اجرای وعده انتخاباتی او مبنی بر آموزش زبان مادری و رفع تبعیض قومیتی شدند.
اضافه شدن زبان مادری به رشتههای دانشگاهی
در سال ۹۴ و پس از کنکور سراسری رشته زبان و ادبیات کردی به لیست انتخاب رشته اضافه شد که حرکت دولت روحانی به سمت آموزش زبان مادری محسوب میشود هر چند در ابتدای دهه هشتاد شمسی و در دولت محمد خاتمی زبان کردی به لیست رشتههای تحصیلی در دانشگاه سنندج اضافه شده بود، اما هیچگاه این رشته دانشجویی نگرفت تا سال ۹۴ که در دولت روحانی رشته زبان و ادبیات کردی در دانشگاه سنندج تاسیس شد و دانشجو پذیرفته شد. یک سال پس از آن دانشگاه تبریز نیز شروع به پذیرش دانشجو برای رشته زبان و ادبیات ترکی آذری کرد. ظرفیت پذیرش دانشجو برای هر کدام از رشتههای ترکی آذری و کردی ۴۰ نفر است.
عدهای از کارشناسان انتقاد کردهاند که آنچه در دانشگاه تبریز تدریس میشود زبان اصیل ترکی آذری نیست و برخی سر فصلها مربوط به نویسندگان قرقیزستانی و مغولستانی است. علی یونسی در واکنش به این موضوع در مصاحبه با روزنامه شرق گفته است که «بر فرض صحت، این ایراد وارد است و وزارت علوم باید با بررسی کامل کارشناسی و بازنگری دوباره طرحی که در سال ٨٢ نوشته شده، آن را اصلاح کند و قطعا نباید از نمادهای ملتهای دیگر برای تدوین این دروس استفاده شود.»
از سوی دیگر به نظر میرسد شرایط در دانشگاه کردستان با حاشیه کمتری به پیش میرود. بختیار سجادی رییس شورای راهاندازی رشته زبان و ادبیات کردی در آستانه دومین سال پذیرش دانشجو در جمع خبرنگاران تاکید کرده است: «سال گذشته ما با مشکلات زیادی در خصوص راهاندازی این رشته تحصیلی مواجه شدیم به دلیل نبود منابع و همچنین اساتید مرتبط، تلاشهای زیادی صورت گرفته ولی خوشبختانه طی یک سال اخیر اقدامات خوبی صورت گرفته و فکر می کنم که امسال بتوانیم شرایط و وضعیت بهتری داشته باشیم.»
تغییر گفتمانی در بحث زمان مادری
مهدی امینیزاده مدیر پژوهشهای اطلس زندانهای ایران در سازمان اتحاد برای ایران به ما میگوید: «علاوه بر تاثیرات مستقیم سیاستهای دولت، برخی تاثیرات غیرمستقیم نیز قابل توجه است. از آنجا که دفاع از حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بخشی از گفتمان اصلاح طلبی در سالیان اخیر بوده است؛ تاثیر این گفتمان به مرور در عملکرد و گفتمان اصولگرایی نیز آشکار میشود و این موضوع سبب تعمیق و برگشتناپذیری این تحولات میشود. به عنوان نمونه نامه مولوی عبدالحمید به رهبر جمهوری اسلامی در اعتراض به تبعیض علیه اقلیتها و پاسخ آیتالله خامنهای مبنی بر اینکه «همه ارکان جمهوری اسلامی موظفند بر اساس معارف دینی و قانون اساسی هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند»، نشان از تاثیرپذیری دیگر بخشهای جمهوری اسلامی و اصولگرایان از این گفتمان دارد.»
از نشانههای این تغییر گفتمانی میشود به این نکته اشاره کرد که آموزش زبان مادری در آموزشکدههای خصوصی در مناطق غیرفارسینشین رواج پیدا کرده است.
البته باید در نظر گرفت که با وجود تاسیس کرسیهای آموزش زبانهای ترکی آذری و کردی، این امر هنوز در مناطق دیگر همچون بخشهای ترکمن یا بلوچنشین ایران اتفاق نیفتاده و عملا وضعیت برای همه گروههای اتنیکی غیرفارس نیز یکسان نیست.
آموزش زبان مادری در مدارس
در سالهای اخیر و همزمان با تغییر سیستم آموزشی مدارس، دولت روحانی توانسته در زمینه آموزش زبان مادری در مدارس گامهایی رو به جلو بردارد. در دوره ابتدایی در کتابهای خواندن و نوشتن، درسهای آزادی وجود دارد که خود معلمها و شاگردان در تدوین متن آموزشی نقش دارند و میتوانند با زبان بومی خود این قسمت کتاب را آموزش ببینند، ضمن اینکه نام یکی از این درسهای آزاد، فرهنگ بومی است.
همچنین در خرداد سال۹۴ رشید قربانی، مدیر آموزش و پرورش استان کردستان اعلام کرد که تا سال تحصیلی ۹۵-۹۶ با مجوز وزارت آموزش و پرورش حدود یک سوم از کتابهای ادبیات فارسی در دوره متوسطه دوم به زبان کردی اختصاص مییابد، هرچند تا کنون این اتفاق نیفتاده است. اما در کتاب ادبیات فارسی دوره متوسطه بخشهای آزادی به نام ادبیات بومی در نظر گرفته شده که مدرس و دانشآموزان برای آموزش زبان بومی خود برنامهریزی کنند.
در اسفند ماه سال ۹۳ در مدرسه صلاح الدین ایوبی شهر سقز استان کردستان از کتاب وانهی کوردی (درس کُردی) به عنوان ضمیمه کتاب فارسی برای آموزش داوطلبانه زبان کردی در مدارس رونمایی شد. به گفته محمد عرفان پارسا، یکی از مولفین این کتاب “تاکنون پنج هزار جلد از این کتاب ۶٧ صفحهای با نام “وانهی کوردی” (درس کُردی ) منتشر شده و به قیمت ١٧٠٠ تومان که هزینه چاپ آن است از طریق مدارس در اختیار دانشآموزان قرار گرفته است. البته تقاضا برای کتاب در سطح شهرستان زیاد است، اما با توجه به نداشتن مجوز وزارت ارشاد، امکان فروش آزاد آن وجود ندارد و تنها بر حسب تقاضای مدارس در مجموعههای هزار تایی چاپ شده و در اختیار مدارس متقاضی قرار میگیرد.”
رحمان جوانمردی در مورد آموزش زبان مادری در مقطع متوسطه میگوید: «آموزش زبان مادری در مدارس متوسطه که مسبوق به زمانی پیشتر از روحانی است را در نظر بگیریم؛ چند سال پیشتر از دولت روحانی جزوهای به زبان مادری با همت معلمین مدارس شهرستان سقز تهیه شد و در مقطع دبیرستان چون ضمیمه ادبیات فارسی در یک ساعت اختیاری تدریس میشد. خبر چاپ این جزوه ۶٠-٧٠ صفحه ای و تدریس آن در بهمن ۹۴ همچون دستاورد مهم و پایبندی به وعده روحانی تبلیغ شد. در اردبیل نیز جزوه مشابهی را که به همت معلمین شهر به زبان ترکی تهیه شده بود بعدا منتشر کردند. جزوههای مذکور برای کسانی نیست که زبان کوردی یا ترکی، عربی و بلوچی بلد نیستند بخوانند یا بنویسند و میخواهند به آن زبان سواد بیاموزند، بلکه برای دانشآموزان دبیرستانی است و متون نیز مناسب سن و سواد فارسی آنها. به نظر من این خبر نه اجرای کامل قوانین تعطیل شده بود و نه یک اقدام تازه در جهت پایان سرکوب زبانی در ایران. در وهله اول این کودکان از ابتدایی و کلاس اول دبستان هستند که باید آموزش را به زبان مادری خود آغاز کنند و در هر مقطعی که خواستند هر زبان دیگر را نیز بیاموزند. در وهله دوم آزادی امکان تحصیل با حمایت عمومی اما بدون دخالت دولت و سیاست را جامعه باید برای هر زبان و برای هر کودک و خانواده ای مهیا کند.»
جمعبندی
چند ماه مانده به پایان دولت یازدهم و پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶، حسن روحانی منشور حقوق شهروندی را منتشر کرد که در ماده ۱۰۱ آن به مسئله زبان مادری پرداخته و تاکید دارد:«شهروندان از حق یادگیری و استفاده از زبان و گویش محلی خود برخوردار هستند».
رحمان جوانمردی در مورد عملکرد دولت روحانی در مجموع میگوید که «برخی از وعدههای انتخاباتی روحانی که به اجرای قانون و حقوق شهروندی متکی بود به بهانههای مختلف نه تنها در مناطق اتنیکی بلکه در مرکز ایران نیز بطور کلی عملی نشدهاند یا بسیار ناقص و سمبلیک به اجرا درآمدهاند. صحبت از حقوق مساوی شهروندی مادامی که شانس مساوی و حقوق مساوی شهروندی کودکان در مناطق اتنیکی زیر پا گذاشته میشود و حقوقشان با حقوق و شانس زندگی یک کودک با زبان مادری در مناطق مرکزی یکسان نیست، منصفانه نیست از تحقق عدالت و رسیدن به حقوق جمعی و فردی صحبت کنیم.»
به نظر میرسد مجموعه اقدامات صورت گرفته در چهار سال اول ریاستجمهوری روحانی در راستای تحقق وعدههای وی درباره آموزش زبان مادری، گامهایی عمدتا نمادین ولی تا حدی قابل توجه بوده اما برای آنکه بتوان آنچه در ایران اتفاق میافتد را با استانداردهای جهانی آموزش زبان مادری (که در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری همچون منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای ۳ و ۴ مادهی ۴ اعلامیهی حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای اتنیکی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک، ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تاکید قرار گرفته) مقایسه کرد، هنوز خلاءها و کسریهای زیادی وجود دارد.
عملکرد دولت در سالهای باقیمانده از ریاستجمهوری دوازدهم در قضاوت تاریخی نسبت به مصمم بودن یا نبودن روحانی در عمل به وعدههایش در این زمینه تعیینکننده خواهند بود.